عکسهای تماشائی آردین و آوینا
می خواستم بریم بیرون به مامانتون گفتم شماها رو آماده کنه تا ببرمتون بیرون وقتی اومدم خونه آوینا و آردین بیدار بودند و مادرتون هم داشت شما رو آماده می کرد آوینا وقتی من رو دید زود اومد طرف من دستاشو برد بالا ،چون می دونست من باید اون رو بلند کنم وقتی به چهره مظلوم و زیبای آردین وآوینا نگاه کردم دلم نیومد ازتون عکس نگیرم تا همیشه این لحظهثبت بشه ،این عکسها رو هم همون موقع گرفتم : از نکات جالب برای اینکه فضا یه مقداری هنری بشه موهای آردین رو به این وضعیت در آوردیم ...
نویسنده :
آرش
17:46